اعتیاد جنسی یا بیش فعالی جنسی اختلالی است که به افرادِ دارای افکار، اعمال و فانتزی های جنسیِ افراطی نسبت می دهند. این افراد بیش از دیگران در فعالیت هایی مانند تماشای فیلمه ای مستهجن، خودارضایی و فاحشه گری درگیر می شوند و احتمالا شرکای جنسیِ متعددی دارند.
به همین دلیل، معتادان جنسی در بخش های مختلف زندگی مانند شغل و روابط اجتماعی پریشان حال هستند. شاید اکثر مردم بروز بیش فعالی جنسی را جدی تلقی نکنند، اما آمار نشان می دهد حدود ۳٪ تا ۱۰٪ افراد بالغ در جامعه از اعتیاد جنسی رنج می برند. در این مقاله به تشریح اعتیاد جنسی می پردازیم و علائم، دلایل و شیوه های درمان آن را واکاوی می کنیم.
بیش فعالی جنسی وضعیتی است که تواناییِ کنترل و مدیریتِ فعالیت های جنسی را از فرد سلب می کند. افکار جنسیِ دائمی توانایی کارکردن، حفظ ارتباطات و انجام فعالیت های روزمره را تحتتأثیر قرار می دهد.
اعتیاد جنسی را وابستگی جنسی، بیش فعالی جنسی و رفتار جنسیِ اجباری نیز می نامند. بیش فعالی جنسی در زنان، «نیفومانی» (شهوت شدید زنانه) و در مردان، «ساتیریازیس» (شهوت و نعوظ شدید مردانه) نیز نامیده می شود.
اعتیاد جنسی شباهت هایی به اعتیاد به مواد مخدر دارد؛ با این تفاوت که فرد به جای مواد، به فعالیت ویژه ای معتاد است. بیش فعالی جنسی اختلالی پیش رونده است و بدون درمان وخیم تر می شود. این اعتیاد هم در مردان و هم در زنان شیوع دارد.
اعتیاد جنسی چیست؟
انجمن درمان اعتیاد آمریکا (ASAM) اعتیاد را «بیماریِ جدی و مزمنِ سیستم پاداش دهی، انگیزش، حافظه و اجزای مرتبط با آنها در مغز» تعریف می کند. فردی که بیش فعالی جنسی دارد، یا خود را در آمیزش جنسی غرق می کند یا میلی شدید (رانش) و غیرعادی او را به سمت آمیزش جنسی سوق می دهد. افکار معتادان جنسی تحت سیطرهٔ فعالیت های جنسی است. این افکار آن چنان شدت می یابند که فعالیت ها و عملکردهای روزانه را مختل می کنند. اگر انگیختگیِ جنسی از کنترل خارج شود، فرد در رویارویی با موقعیت های اجتماعی با دشواری رو به رو می شود.
گاهی افرادی با روابط جنسی سالم و لذت بخش نیز دچار وسواس (تکرار افراطیِ افکار و اعمال جنسی) می شوند. این افراد گاهی به خود میآیند و متوجه می شوند اعمال و فانتزی هایی، که برای دیگران پذیرفتنی نیست (تابو)، آنها را تحریک می کند.
در برخی مواقع نیز ممکن است فرد دچار انحرافات (نابهنجاری) جنسی نظیر کودک آزاری باشد. البته این انحراف روانی قابل تشخیص است. منحرف جنسی با محرک هایی تحریک می شود که برای اکثر مردم پذیرفتنی نیست. میل جنسی به کودکان یا قتل های شهوانی نمونه هایی از انحراف جنسی هستند. انحراف جنسی با اختلالِ عملکرد روانی و پریشانیِ مزمن همراه است.
اعتیاد جنسی تأثیرات مخربی بر خانواده ها، روابط و زندگیِ افرادِ درگیر می گذارد، اما به طور رسمی بیماری شمرده نمی شود. یکی از دشواری های تشخیص بیش فعالی جنسی این است که افراد تمایلات جنسیِ متفاوتی دارند. شخصی ممکن است شریک جنسی خود را به دلیل بالاتر بودن کشش های جنسی اش معتاد جنسی بداند! برای تشخیص اینکه آیا اعتیاد جنسی اختلال است یا نه، به تحقیقات بیشتری نیاز داریم.
علائم اعتیاد جنسی
به یاد داشته باشید که فعالیت جنسی بخشی سالم و عادی از زندگی است. بیش فعالیِ جنسی وقتی مشکل ساز است که آشفتگی فراونی برای فرد به بار بیاورد و او را در خطر آسیب رساندن به خود یا دیگران قرار دهد.
با تکیه بر پژوهش های مرتبط با وابستگی به مواد مخدر تلاش می شود مشخصات اعتیاد جنسی معرفی شوند. در بیش فعالی جنسی احتمالا همان سیستم پاداش دهی و مسیرهای عصبیِ مغز فعال می شوند که در اعتیاد به مواد فعال هستند.
البته معتادان جنسی به انواع متفاوت و متنوعی از فعالیت های جنسی اعتیاد دارند. به همین دلیل، ارائهٔ تعریفی دقیق از اعتیاد جنسی دشوارتر نیز می شود. این تفاوت گسترده در نوع فعالیت های جنسی نتیجهٔ مهم دیگری نیز به همراه دارد: اعتیاد جنسی ناشی از وسواسی است که فرد را مجبور به انجام فعالیتی خاص می کند و نوع فعالیت جنسی اهمیت چندانی ندارد.
به نظر می رسد بیش فعالی جنسی با نوعی قانون گذاری نیز همراه است. معتاد جنسی قوانینی را طرح ریزی می کند که به او احساس کنترل و تسلط بر موقعیت می دهند؛ سپس این قوانین را زیرپا می گذارد و قوانین جدیدی وضع می کند.
برخی از نشانه های اعتیاد جنسی:
- خودارضاییِ جبری (خودارضایی بر اثرِ احساس اجبار شدید درونی)؛
- روابط و شرکای جنسیِ متعدد و رابطهٔ جنسیِ یک شبه؛
- مشاهدهٔ مداوم فیلم های مستهجن (پورن)؛
- رابطهٔ جنسی ناایمن (بدون کاندوم)؛
- رابطهٔ جنسی مجازی (از طریق اینترنت، پیامک و …)؛
- پرداخت یا دریافت پول بابت رابطهٔ جنسی (فاحشه گری)؛
- عریان نمایی بدن؛
- چشم چرانی.
برخی از گرایش ها و رفتارهای معتادان جنسی
- ناتوانی در مهار فشارهای جنسی و احترام به خطوط قرمز شرکای جنسی؛
- جداشدگی: به این معنا که عمل جنسی از نظر روحی فرد را ارضا نمی کند؛
- وسواس و اصرار بر جذب دیگران، عاشق بودن و شروع روابط عاشقانه جدید که اغلب فرد را هم زمان درگیر چندین رابطه می کند؛
- احساس گناه و شرم؛
- آگاهی دربارۀ غیرقابل کنترل بودن فشارهای جنسی و در عین حال، غفلت از عواقب مالی، بهداشتی و اجتماعیِ آن؛
- مجموعه ای دائمی از شکست های مکرر در مقاومت دربرابر تکانه ها و فشارهایی که فرد را به سمت روابط جنسی کور و ناشی از هرزگی سوق می دهند؛
- انجام فعالیت های جنسی، طولانی تر و شدیدتر از چیزی که فرد قصد آن را داشته است؛
- تلاش های فراوان برای توقف، کاهش یا کنترل رفتارهای جنسی؛
- صرف انرژی و زمان فراوان برای انجام رابطهٔ جنسی، شهوت رانی یا تجدید قوا (به خاطر تحلیل رفتن قوا در تجربهٔ جنسی قبلی)؛
- ترک فعالیت های اجتماعی، کاری یا تفریحی به خاطر بیش فعالی جنسی؛
- اختلال خشم جنسی: اگر فرد نتواند اعتیاد خود را ارضا کند دچار پریشانی، اضطراب و بی قراری می شود و احتمالا رفتار خشونت آمیزی بروز می دهد؛
- انجام فعالیت های جنسی در پاسخ به اختلالات روانی (مانند اضطراب، افسردگی، بی حوصلگی و کج خلقی) یا رویدادهای پراسترس زندگی.
پژوهش های علمی نشان می دهند رابطهٔ محکمی بین بیش فعالی جنسی و پذیرش خطر وجود دارد. روابط جنسی افراطی می تواند خطراتی مانند عفونت های مقاربتی و صدمات جسمی یا عاطفیِ متعدد به همراه داشته باشد. اما باوجود تمامِ این عواقب، بیش فعالی جنسی خطرپذیری را به نوعی عادت تبدیل می کند.
عوارض جانبی اعتیاد جنسی
چنانچه رفتار جنسیِ جبری (ناشی از فشار روانی شدید) درمان نشود، فرد دچار احساس گناه شدید و کمبود اعتماد به نفس می شود. برخی از بیماران نیز با اضطراب و افسردگی حاد مواجه می شوند.
دیگر عوارض جانبی اعتیاد جنسی عبارت اند از:
- مشکلات خانوادگی و فروپاشی بنیان خانواده؛
- مشکلات مالی؛
- عفونت های مقاربتی؛
- عواقب حقوقی، درصورتی که فرد اعمال غیرقانونی و خلاف عفت عمومی ای مانند عریان نمایی داشته باشد.
علل اعتیاد جنسی
علت بروز اعتیاد جنسی به روشنی مشخص نیست! ریشهٔ اعتیاد را باید در مرکز پاداش دهی مغز جست و جو کرد. احتمالا بخش هایی از مغز معتادان پاسخ های لذت آفرین را با سازوکارهای بقا اشتباه می گیرند!
مغزِ میانی (میانمغز یا مزانسفال) قسمتی از مغز است که مدیریتِ سیستم پاداش دهی و غریزهٔ بقای ما را برعهده دارد. با فعالیت جنسی، مقدار زیادی هورمون «دوپامین» (مسئول ایجاد احساس سرخوشی) ترشح می شود. ترشح هورمون دوپامین احساس لذت را در مغز فعال می کند. مغز معتادان به اشتباه احساس لذت را عاملی حیاتی برای بقا درنظر می گیرد!
ممکن است بخش «لوب پیشانی» (کورتکس پیشانی) در مغز معتادان جنسی توسط «مغز میانی» تضعیف شده باشد. «لوب پیشانی» مرکز منطق و اخلاق در مغز است. [به همین دلیل است که معتادان جنسی کارهایی غیراخلاقی یا غیرمنطقی انجام می دهند.]
پژوهش روی موش های آزمایشگاهی نشان می دهد رفتار جنسیِ اجباری با قشر «لوب پیشانیِ میانی» در مغز مرتبط است. شاید این نتایج بتواند علل بیش فعالیِ جنسی در انسان را تا حدودی روشن کند.
برخی از پژوهش ها نشان می دهند که در خانواده های ناکارآمد، بروز اعتیاد جنسی و رفتارهای منطبق با آن افزایش می یابد. همچنین احتمال اینکه معتادان جنسی مورد سوء استفادۀ جنسی قرار گرفته باشند بیشتر از دیگران است.
تعداد قابل توجهی از معتادان جنسیِ درمان شده اظهار کرده اند برخی از اعضای خانوادهٔ آنها درگیر نوعی اعتیاد بوده اند. بیش فعالی جنسی می تواند هم زمان با دیگر انواع اعتیاد بروز کند.
با وجود همۀ این تفاصیل، برخی متخصصان معتقدند آشفتگی هایی نظیر اضطراب، افسردگی و درگیری با آشنایان علت اصلی بروز اعتیاد جنسی هستند. در برخی موارد نیز مشکلات اخلاقی و احساس شرم علت بروز اعتیاد جنسی هستند. برخی افراد برای پرهیز از رویارویی با احساسات منفی مانند غم یا شرم، از فعالیت های جنسی به مثابۀ مُسکنی موقتی استفاده می کنند. در هر حال، مراجعه به روان درمانگر برای تنظیم عواطف و به دست آوردن بینش دربارۀ تمایلات جنسی مفید است.
تشخیص اعتیاد جنسی
ممکن است علائم اعتیاد جنسی با علائم دیگر انواع اعتیاد مشابه باشد، اما معیارهای دقیق اعتیاد جنسی هنوز روشن نیست. به همین دلیل، مجموعه ای از شاخص های متفاوت برای تشخیص اعتیاد جنسی وجود دارد. براساس ویراست پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روان پزشکی آمریکا (DSM-V)، بیش فعالیِ جنسی به طور رسمی قابل تشخیص نیست، زیرا شواهد کافی برای تأیید علائم آن وجود ندارد.
اما در ویراست دهمِ طبقه بندیِ بین المللیِ بیماری ها (ICD-10)، گروهی از بیماری ها تعریف شده اند که بیش فعالی جنسی نیز در آنها هست. گروه F52.8 در این طبقه بندی این چنین تعریف می شود: «دیگر ناکارآمدی های جنسی که به موادی خاص یا شرایط فیزیولوژیک شناخته شده ای مرتبط نیستند.» کششِ (رانش) جنسی بیش از حد و شهوت جنسیِ بالا در مردان و زنان در همین گروه طبقه بندی می شوند.
بنیاد عصب شناسی و رفتارشناسیِ سِمِل (UCLA) در سال ۲۰۱۲ پژوهشی مفصل دربارۀ بیش فعالی جنسی انجام داده است. براساس یافته های این پژوهش، برای به رسمیت شناختن بیش فعالی جنسی بهعنوان اختلالِ سلامت روان، فرد باید شرایط زیر را دارا باشد:
فانتزی ها، رفتار و امیالِ جنسیِ تکرارشوندهٔ فرد باید بیش از ۶ ماه ادامه یابد. همچنین این علائم نباید بهعلت عواملی مانند داروها، بیماری دیگر، سوء مصرف مواد مخدر یا حملات مرتبط با اختلال دوقطبی روی دهند.
هرچه نمونه های بیشتری از اعتیاد جنسی و عواقب آن پدیدار می شود، این اختلال بیشتر به مثابۀ مشکل روانیِ واقعی پذیرفته می شود.
شاخص های پیشنهادی برای تشخیص اعتیاد جنسی
دکتر «آویل گودمن» مدیر مؤسسهٔ روان پزشکی مینه سوتا در آمریکاست. او معتقد است نشانه های اعتیاد جنسی مشابهِ اعتیاد به مواد مخدر است. بر این اساس، چنانچه الگوی رفتار جنسی خسارت یا پریشان حالیِ قابل ملاحظه ای ایجاد کند، فرد به بیش فعالی جنسی مبتلاست.
برای تشخیص اعتیاد جنسی، فرد باید حداقل ۳ مورد از ویژگی های زیر را به مدت یک سال بروز دهد. این ویژگی ها با «آستانهٔ تحمل» و «قدرت کنترل خویشتن» مرتبط هستند.
با تغییر شرایط فرد بهعلت اعتیاد جنسی، این ویژگی ها تغییر نمی کنند:
- برای دستیابی به احوال مطلوب باید تعداد و شدت اعمال جنسی را افزایش داد؛
- چنانچه سطح یا شدت اعمال جنسی ثابت نگه داشته شود، احوال مطلوب حاصل نمی شود؛
- قطع اعمال جنسی به سندروم ترک اعتیاد (شامل تغییرات و دردهای جسمی و روانی) می انجامد؛
- برای جلوگیری یا بهبود علائم ترک، فرد به اعمال جنسیِ مشابهی روی می آورد.
دیگر ویژگی های احتمالی عبارت اند از:
- انجام فعالیت های جنسی، طولانی تر و شدیدتر از چیزی که فرد قصد آن را داشته است؛
- میلی دائمی فرد را به قطع نمودن یا مهارِ اعمال جنسی ترغیب می کند یا تلاش های فرد برای این کار با ناکامی رو به رو می شود؛
- صرف زمان فراوان جهت آماده سازی خود برای انجام اعمال جنسی یا تجدید قوا به خاطر اعمال جنسی قبلی؛
- ترک یا کاهش فعالیت های اجتماعی، شغلی یا تفریحی بهعلت انجام اعمال جنسی؛
- ادامه دادن به اعمال جنسی باوجود آگاهی از ایجاد یا افزایش مشکلات دائمیِ جسمی یا روانی.
البته باید نقش فرهنگ در تعریف اعتیاد جنسی و بیش فعالیِ جنسی را مدنظر قرار داد. در فرهنگ هایی که دید مثبت تری به فعالیت های جنسی هست، ممکن است بسیاری از این فعالیت ها افراطی شمرده نشود.
درمان اعتیاد جنسی
درمان اعتیاد دشوار است زیرا فرد معتاد اغلب برای الگوهای فکری و رفتاریِ خود منطق تراشی و توجیه بافی می کند. شاید معتاد جنسی حتی وجود مشکل را هم انکار کند! هدفِ درمان اعتیاد کاهش امیال شدید برای برقراری روابط جنسی و پرورش روابط سالم است.
برخی از روش های درمانیِ موجود عبارت اند از:
- سازمان های خوددرمانی مانند انجمن معتادان گمنام با ارائهٔ برنامه ای ۱۲مرحله ای در خود مدیریتیِ شرایط به فرد یاری می رسانند؛
- برنامه های بستری شدن برای درمان برای افرادی که اختلالات مربوط به اعتیادِ متنوعی دارند مفید است: فرد معتاد در مؤسسهٔ مطلوب خود زندگی می کند و درمانگران متخصص به وضعیت او رسیدگی می کنند.
- رفتاردرمانیِ شناختی (CBT) با ارائهٔ روش های متنوع برای تغییر رفتار به فرد یاری می رسانند: این روش فرد را برای جلوگیری از عود کردن و برنامه ریزیِ مجددِ رفتارجنسیِ آسیب زا مجهز می کند؛
- داروهای تجویزی مانند پروزاک (Prozac) را می توان برای کاهش تمایلات جنسی تجویز کرد: البته این دارو را سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) برای درمان این اعتیاد تأیید نکرده است.
برخی دیگر از راهکارهای بهبود بیش فعالی جنسی از این قرارند:
- بازسازی روابط تخریب شده؛
- مدیریت استرس و اضطراب؛
- مشخص کردن عواملی که افکار یا اعمال جنسیِ جبری را فعال می کنند؛
- جایگزین نمودن فعالیت های جنسی با دیگر فعالیت هایی که آسیب های کمتری دارند.
حمایت دوستان و خانواده نقشی حیاتی در فرایند بهبود شخص معتاد دارد. درک و تحملِ اعتیاد جنسی به علت ماهیتِ رفتاریِ آن برای دیگران دشوار است. این دشواری زمانی افزایش می یابد که اعتیاد پیش از آغاز درمان، به روابط فرد با دیگران آسیب زده باشد. با وجود این، شبکه ای از حمایت جانانه به کاهش رفتار مخرب و احتمال عود نمودن اعتیاد کمک شایانی می کند.